به گزارش مشرق، سرو بلند مقاومت سر به آسمان میکشد. پرچم مجاهدت و استقامت با امواج محبت و اعلام وفاداری آزادگان جهان به نماد برجسته مقاومت برافراشتهتر از پیش رخنمایی میکند و اینها یعنی «سلیمانی» یک مکتب است. یک سیره، راه و روش است که با شهادت صاحبش طراوت بیشتری مییابد نه منشی بیاعتبار که با فقدان مالک آن به طاق نسیان سپرده شود. سلوک پیوسته در صراط مستقیم اسلام و انقلاب، از حاج قاسم اسوهای ماندگار و گفتمانی زنده و درخشنده پیش روی ملتها قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
پاسخ حاجقاسم به سوالی درباره مزار خود
«شهید سلیمانی» زندهتر از «قاسم سلیمانی» و برای دشمن خطرناک تر از گذشته است
مهندسی قدرت در مکتب سلیمانی
اشاره مقتدای انقلاب به این موضوع در خطبههای نماز جمعه تهران نیز حقیقتی مسلم و منطقی مستحکم داشت؛ «عزیزان من، برادران و خواهران نمازگزار! اخلاص برکت دارد. هرجا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت میدهد، کار برکت پیدا میکند، رشد و نمو پیدا میکند، کار به نحوی میشود که اثر آن به همه میرسد، برکات آن در میان مردم باقی میماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجه آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشک و آه مردم، همین حضور مردم، همین تازه شدنِ روحیه انقلابی مردم است. امّا اینکه ما بیاییم این حوادث را تقویم کنیم، قیمتگذاری کنیم، قدر آنها را بدانیم و ببینیم که اندازه و قیمت این حوادث چقدر است؛ در صورتی تحقّق پیدا میکند که ما به حاج قاسم سلیمانی- شهید عزیز- و به ابومهدی - شهید عزیز- به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیّه روشن خواهد شد.»
اصول و ارکان «مکتب سلیمانی» را که برآمده و برخاسته از حقایق ناب و پر فروغ الهی است، باید بشناسیم تا بتوانیم آن را ادامه دهیم.
اعتقاد راسخ به اسلام سیاسی و ولایت فقیه
«اعتقاد راسخ به اسلام سیاسی» بلا تردید از کانونهای اصلی این مکتب است. فراگیرتر شدن این اصل است که دشمن را به وحشت انداخته. آنها از امت اسلامی یکپارچه و امیدوار به خود میلرزند. باور به اینکه اسلام غیراز مسائل فردی، وظایف عمومی هم دارد، حکومت، جامعهسازی و تمدّنسازی هم دارد. دین آمده است تا در جامعه پیاده شود و تحقق پیدا کند. اسلامهراسی دشمن انعکاس سراسیمگی و دستپاچگی آنها در قبال این حقیقت است. حقیقتآمیختگی دین و سیاست، دین و زندگی، دین و علم، دین و مبارزه. تقلا میکنند اذهان را از این آمیختگی منصرف کنند. مجاهدت حاج قاسم اما درست نقطه مقابل این تلاش، یک میدان عملی است برای اثبات این آمیختگی است. دین خدا اگر جدای از سیاست و مبارزه و زندگی اجتماعی است، چرا در قرآن کریم، همه امور سیاسی از جمله؛ حکومت، جنگ و صلح، تعیین دوست و دشمن و... را به خدا و دین خدا و اولیای خدا مرتبط میکند؟
حاج قاسم تصریح میکند؛ «اگر ملتی فاقد رهبری هوشمند، حکیم، بصیر و متقی بود؛ آن ملت شکست میخورد، باید توجه کنیم که چرا بیداری اسلامی در کشورهای مثل مصر، تونس و لیبی پیروز نشد؟ دلیلش این است که ملتها فاقد رهبری بصیر بودند... دلیل اصلی پیشرفت عظیمیکه ایران را به قطب عالم اسلام تبدیل کرده، رهبری است؛ عامل دوم نیز انسانهای فداکاری هستند که همپا و همراه با رهبری، گام بر میدارند.»
اراده قاطع بر حاکمیت دین خدا در جهان
از همین منظر، «اراده قاطع بر حاکمیت دین خدا در جهان» عنصر دیگر «مکتب سلیمانی» است. مطلوب ابرقدرتهای جبار و زورگو آن است که همگان پیشانی اطاعت بر آستان تفرعن آنها بسایند و در برابر غارتگری و اراده باطل و بیمهار آنان تسلیم باشند و اعتراض نکنند اما اراده قاطع و عزم جدی مؤمنان واقعی و مردان خدا، برچیدن بساط چپاولگران و جنایتکاران و خلق قدرت از دست شیطانهای ظالم و فاسد و استقرار حاکمیت دین خدا در جهان است.
تکلیفشناسی و انجام وظیفه
اصل دیگر در «مکتب سلیمانی»، «تکلیف شناسی و عمل به آن» است. حاج قاسم، هیچگاه دچار ترس و تردید و تزلزل نشد و از راه برنگشت. با تردیدافکنیها دلش نلرزید و هرگز احساس پشیمانی نداشت! زیرا تکلیف برایش روشن و مشخص بود. آن را فهمیده بود و بر طبق آن عمل میکرد.
ذوب در انقلاب بودن و جهتگیری انقلابی و جهادی
انقلاب اسلامی مسیر حرکت تاریخ را تغییر داد. پیش از انقلاب، طغیانگران و سلاطین جور علاوه بر استبداد در همه عرصهها، عزت مملکت را هم بر باد داده بودند. انقلاب آمد و ایران را از این وضعیت نجات داد و ملت در صراط مستقیم قرار گرفت. «ذوب در انقلاب بودن و داشتن جهتگیری انقلابی و جهادی» جزو شاخصههای «مکتب سلیمانی» است. او ذوب در انقلاب بود.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم فرمودند؛ «یک نکته مهم این است که در مسائل داخل کشور - چون این حرفها [بیانات پیش گفته رهبر انقلاب در همین دیدار] غالباًً ناظر به مبارزات منطقهای و فعّالیّتهای منطقهایِ او بود- اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بهشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بهشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوانالله علیه) بود.»
سلوک معنوی و دوری از نفسانیت و خودخواهی
«سلوک معنوی» و «دوری از نفسانیت و خودخواهی» از خطوط دیگر «مکتب سلیمانی» است. او اهل توجه، تذکر و خشوع و ذکر خدا بود. همراهان وی میگویند؛ حاج قاسم نماز صبح را در دفتر کارش اقامه میکرد، حتی در تابستان که هنگام اذان اطراف ساعت ۴ صبح است. تأکید میکنند که حاج قاسم بهشدت عنوانگریز بود. وقتی او را مالک اشتر علی میخواندند، در خود میشکست. به آخرت عمیقا باور داشت و برای جهان آخرت کار میکرد و به شدت مراقب رفتارش بود. او بسیار مردمدار بود. با مردم در تماس بود. همراهانش ابراز میدارند که
حاج قاسم دائمالذکر، اهل مستحبات، اهل بکاء و از بکائین نظامی بود. رهبر معظم انقلاب در منزل سپهبد سلیمانی با تأکید بر اینکه جهاد بیرونی متکی به جهاد اکبر یعنی جهاد درونی است، خطاب به دختر شهید گفتند: همه مردم عزادار و قدردان پدر شما هستند و این قدردانی در اثر اخلاص بزرگی است که در آن مرد وجود داشت، چرا که دلها به دست خداست و بدون اخلاص، دلهای مردم اینگونه متوجه نمیشود.
باور به کرامت انسانها و شتافتن به کمک آنها
حاج قاسم رزمندهای بدون مرز و میداندار دفاع از مستضعفان در جهان بود. مقتدای انقلاب در نماز جمعه فرمودند؛ «سپاه قدس یک نیرویی است که با سعه صدر به همهجا و همهکس نگاه میکند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگان بدون مرز. رزمندگانی که هرجا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا میکنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ میکنند، خود را بلاگردان مقدّسات و حریمهای مقدّس میکنند. سپاه قدس را به این چشم نگاه بکنیم، آن وقت، همینها، همین کسانی که با جان خودشان، با همه توان خودشان به کمک ملتهای دیگر و ضُعَفای اطراف منطقه که در دسترس آنها است میروند، همینها سایه جنگ و ترور و تخریب را از کشور خودمان هم دور میکنند و دفع میکنند. میهن عزیز ما یک بخش مهمّی از امنیّتش محصول کار همین جوانان مؤمنی است که در زیر فرماندهی سردار شهید عزیزمان سالها کار کردند، تلاش کردند؛ اینها امنیّتآورند، برای کشور هم اینها امنیّت میآورند؛ بله، به کمک فلسطین و غزّه و دیگر مناطقی که بهوجود آنها نیاز هست میروند امّا برای کشور خودمان امنیّت ایجاد میکنند. آن دشمنی که آمریکا او را تجهیز کرده است، نه برای عراق و سوریه، بلکه در نهایت برای ایران، ایران عزیز؛ داعش را درست کردند، نه برای اینکه فقط در عراق مسلّط بشود، هدف اصلی و نهایی ایران بود. آنها میخواستند از این طریق، امنیّت ما را، مرزهای ما را، شهرهای ما را، خانوادههای ما را دچار ناامنی و تشویش بکنند؛ اینها متوقّف شدند به کمک همین جوانان مؤمن و عزیزی که رفتند و این تلاش بزرگ را انجام دادند.»
مقابله و مواجهه با نظام سلطه
نظام سلطه، شبکه پیچیده و سازمان یافته جنایتکاران، مستکبران واشرار عالم است که سودای باطل نابودی جبهه حق را در سر دارد و تشکیل داعش و گسیل آن به سوریه و عراق به خیال دست یافتن به همین هدف متوهمانه بود.
سپهبد سلیمانی اما با تکیه بر ایمان و اخلاص و تدبیر و عقلانیت پا در رکاب برد و با بسیج جوانان مؤمن در جغرافیای مقاومت، کشتی جنگی آمریکا را در سوریه و عراق به گل نشاند. «مقابله و مواجهه با نظام سلطه» دیگر عنصر این مکتب درخشنده است.
سپهبد سلیمانی برای دشمن اینطور رجزخوانی کرده بود: «ترامپ قمارباز! من حریف تو هستم. شما برای ما خط و نشان میکشید؟ ایران را نمیخواهد، نیروهای مسلح ایران را نمیخواهد؛ من حریف شما هستم؛ نیروی قدس حریف شماست.
بدانید هیچ شبی نیست که ما بخوابیم و به شما فکر نکنیم. به شما میگویم آقای ترامپ قمارباز! بدان در آنجایی که فکر نمیکنی، ما در نزدیک شما هستیم.
ما ملت شهادت هستیم، ما ملت امام حسین(ع) هستیم. بپرس ما حوادث سختی را پشتسر گذاشتیم. بیا! ما منتظریم؛ ما مرد این میدان برای شما هستیم. شما میدانید این جنگ یعنی نابودی همه امکانات شما، این جنگ را شما شروع میکنید اما پایانش را ما ترسیم میکنیم. بنابراین نباید به ملت ایران اهانت بکنید، نباید به رئیسجمهور ما اهانت بکنید، باید بدانید که چه میگویید. از پیشینیان خودتان بپرسید. از تجربه آنها بهره ببرید. یقیناً در داخل آمریکا کسانی هستند و مؤسسات مطالعاتی فراوانی هستند که اینها را مطالعه میکنند، به او گوشزد میکنند و به او یادآوری میکنند.»
تدبیر، باور به داشتهها و اتکا به آن
دستیابی به اهداف روشن ثمره باور به توانمندیها و داشتهها و بهرهگیری بههنگام از آنهاست. مقتدای انقلاب در دیدار مردم قم، ابراز داشتند؛ «شهید سلیمانی، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ صِرف شجاعت نبود؛ بعضیها شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای بهکار بردن این شجاعت را ندارند. بعضیها اهل تدبیرند امّا اهل اقدام و عمل نیستند، دل و جگر کار را ندارند. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت - به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ نه فقط در حوادث این روزها، [بلکه] در دوران دفاع مقدّس هم در فرماندهی لشکر ثارالله همین جوری بود؛ خودش و لشکرش- هم با تدبیر بود؛ فکر میکرد، تدبیر میکرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همینجور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعّالند این را میگفتم؛ رفتار او را، کارهای او را [میدیدم]. در عرصه سیاست هم، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود، قانعکننده بود، تأثیرگذار بود. از همه اینها بالاتر، اخلاص او بود؛ با اخلاص بود؛ این ابزار شجاعت و ابزار تدبیر را برای خدا خرج میکرد؛ اهل تظاهر و ریا و مانند اینها نبود. اخلاص خیلی مهم است. ماها تمرین کنیم در خودمان اخلاص را.»
وحدت شیعه و سنی
اتحاد و همبستگی شیعه و سنی موضوعی حیاتی و راهبردی برای امت اسلام است و تصریح امامین انقلاب اسلامی بر وحدت، در کنار واقعیتهای عینی تبلور یافته از آن، منشا دستاوردهای مهمی بوده است. سپهبد سلیمانی تأکید کرده بود؛ «بسیاری تصور میکردند این جنگ، به جنگ شیعه و سنی تبدیل میشود ولی میبینیم که امروز وحدت و اتحاد و محبت بین تشیع و تسنن، از هر زمانی بیشتر است چون خون جوانان شیعه، برای دفاع از نوامیس اهل سنت ریخته شده و میشود.»
اقدام و عمل
روحیه کار و تلاش و عمل موتور پیشبرنده ملتهاست. این ویژگی را سپهبد سلیمانی همراه ابتکار و اخلاص و صفا داشت و توانست گامهای بزرگی برای اعتلای اسلام و انقلاب بردارد.
او ۳۰ شهریور ۹۶ در مراسم چهلمین روز شهادت «مرتضی حسین پور» از شهدای مدافع حرم در گلزار شهدای شهر شلمان شهرستان لنگرود اعلام میکند: «ما انتقام خواهیم گرفت و ما باید به وعده خودمان صادق باشیم؛ آن انتقام کمتر از ۳ ماه دیگر، اعلام پایانِ داعش و حکومتش در این کره خاکی خواهد بود. ما ضربات خودمان را قاطعانه و بدون وقفه ادامه خواهیم داد برای اینکه ۳ ماه را به ۲ ماه تبدیل کنیم تا این شجره خبیثه و این غده سرطانی خطرناکِ ساخته شده به دست آمریکا و اسرائیل را ریشهکن کنیم و جشن آن را در ایران و در بین همه منطقه اعلام خواهیم کرد.»
نداشتن اعتماد به دشمن و نگاه تیزبین به سرانگشتان نفوذ و خدعه آن
«چرا اینقدر روی برجام دو اصرار دارند؟ برای دشمن این برجام سه ضلعی است نه یک ضلعی اما اوباما فکر میکرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر میرسد اما آدم عجولی که آمده اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که میرسد. اینکه اصرار میکنند بر برجام دو در منطقه، برای این است که قدرت اصیل و نابی را که در مقابل اسلام وهابی یهودی شکل گرفته است، بخشکانند و جریانهای اسلامی در برجام دو خشکانده شود؛ البته تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام سه هم خواهند داشت چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه ایران است.» گزارههای اشاره شده که بخشهایی از بیانات سپهبد سلیمانی - اسفند ۹۷ - در اجلاسیه ۶۵۰۰ شهید استان کرمان است، نشانهای مهم از «بیاعتمادی به دشمن و نگاه تیزبین به سرانگشتان نفوذ و خدعه آن» از سوی سردار عالیقدر مقاومت است.
امید پایانناپذیر به خدای متعال و باور به نصرت الهی
سپهبد سلیمانی به نصرت الهی باور و امیدی پایانناپذیر به خدای متعال داشت. او میدانست که با قدرتهای جنایتکار باید با قدرت ایمان و مقاومت و اتکاء به نصرت الهی، مواجه شد. به وعده تخلفناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» ایمان عمیق داشت. خدا یاریکنندگانش را نصرت میکند و ثبات قدم میدهد. کارهای او مصداق قطعی نصرت دین خدا بود و بر طبق وعده الهی، نصرت خدا نصیبش شد. آنکه را نصرت خدا شاملش شد، پیروز است و هیچ قدرتی نمیتواند تضعیفش کند.
اجتناب از اشرافیگری
خوی کاخنشینی و اشرافیگری در هر مسئولی، مسئلهای در تضاد با ماهیت انقلاب اسلامی است. تجمل، مسئولین را از شأن مسئولیتشان دور میکند و عامل گسیخته شدن پیوند آنها با مردم است. همراهان حاج قاسم تصریح میکنند که ایشان سادهزیست بود اما تظاهر به سادهزیستی هم نمیکرد و ظاهری آراسته و منظم داشت. خانهای نداشت. زمینی نداشت. خانهاش سازمانی بود. در مسائل شخصی و اجتماعی قناعت داشت و کارهای بسیار بزرگ را با امکانات محدود انجام داد. در سوریه مقابل دهها لشکر از دهها کشور با نیروهایی محدود پیروز شد.
«مکتب سلیمانی» مکتبی جامع و مانع و ثمره حرکت هدفدار، سنجیده، خستگیناپذیر و سرشار از ایمان و اخلاص حاج قاسم به سوی اهداف والا و الهی است. مجاهدتهای او در لبنان، عراق، سوریه و... داغ بزرگی را بر دل دشمن گذاشت و ۷ تریلیون دلار هزینهکرد آنها را در غرب آسیا دود هوا کرد. «مکتب سلیمانی» در دنیا میدرخشد. محبت او در دلها موج میزند اما این همه مسئله نیست. مردم با حضور ۲۵ میلیونی خود در تشییع پیکر مطهر حاج قاسم در شهرهای مختلف، به استقبال «مکتب سلیمانی» بهعنوان راه و خط روشن زندگی رفتند و وفاداری خود را به آن اثبات کردند.
در سراسر جهان نیز آزادیخواهان و حقطلبان خروشیدند و اراده ضداستکباریشان شور و حرارتی دیگر یافت. این مکتب جامع در دنیا نقشها خواهد آفرید. اکنون نوبت مسئولان و مدیران در سه قوه است که پایبند به «مکتب سلیمانی» باشند و با این سرمایه عظیم از گذرگاههای دشوار عبور کنند. اعتماد به دشمن و معطل آن ماندن از سوی برخی مسئولان در سالهای اخیر مشکلات عدیدهای را به مردم تحمیل کرد، خسارتهای عمدهای در پی داشت و فرصتهای بسیاری را سوزاند. مسئولان کشور با پافشاری بر «مکتب سلیمانی» آن را سرمشق خود کنند و افقهای تازه پیش روی ملت بگشایند.